دوست دارین بهتون دروغ بگن

من اینو فهمیدم و بهش رسیدم. بهتون میگن که فوق العاده ترین زندگی جذاب عالمو دارن که پر از فراز و فروده. درد هاش هم هیجان انگیز و جذابه. ولی من میدونم که دروغه همه ش و شما هم لبخند میزنین و باور میکنین. 

البته خب چه اشکالی داره. دروغ راست حقیقت و ای مزخرفات برای کساییه که اهمیت میدن. مثلا من، اهمیت نمیدم.

میتونین دروغ بشنوین و باورش کنین یا باور نکنین یا اصلا . بذارین پیچیده ش نکنم. میخوام بگم که من بهتون دروغ نمیگم. چون تو این مرحله از زندگی م هیچی برام مهم نیست. الان تنها چیزی که اهمیت داره وجود نداره و من رو خیل عظیمی از چیزهای غیرمهم احاطه کردن. اما نمیخوام در مورد مشکلاتم بهتون چیزی بگم. میخوام بدونین که عمیقا میبینمتون. همه تونو. چه مجازی چه حقیقی. میبینمتون و هزار حرف دارم که بزنم. اما چشمام به کیبورد خیره میشن. چشمام به چشماتون خیره میشن . و توی ذهنم این میاد : "که چی؟" و توی کسری از ثانیه دوباره همه چیز مفهوم خودشو از دست میده. من میمونم . رفرش های بی پایان صفحه های عمرم . و حرفهای نزده که بعد مدتی فراموش میشن. من میمونم و بعد هیچ کس نمیمونه. همه چیز تموم میشه و من میخوابم و دیگه بلند نمیشم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تهیه غذا کیبو یه نویسنده اغواگر دبیرستان(مقطع دوم متوسطه)دخترانه الوند-کرج Hasad شبنم خیال * رسانه با تو موزیک * سانترال و voip